این مقاله با ویرایش جزیی در ماهنامۀ ایران فردا، دورۀ جدید، شمارۀ 17، مورخ 15 آبان 1394، صص. 50-51 منتشر شده است.
پروژههای انتقالِ بین حوضهای آب به دلیل اثرات جانبی منفی، در کشورهای مختلف جزو موضوعات جنجالی اند. بسیاری از کارشناسان از اساس با هر گونه انتقال آب میان حوضهای مخالف اند و برخی دیگر آن را راهکار مناسبی برای انتقال آب از حوزههای آبریزِ پُرآب به مناطقِ پُرجمعیت و مراکز صنعتیِ کمآب میدانند. عدهای هم این پروژهها را تنها به عنوان آخرین راهکار و به طور مشروط میپذیرند. گروه اخیر میگویند تنها پس از انجام راهکارهای دیگر مانند صرفهجویی در مقصد، در صورتی که این راهکارها پاسخگو نباشند، باید به انتقال بین حوضهای رو آورد. اما عملکرد مدیریت منابع آب در ایران نشان میدهد که انتقال بین حوضهای معمولاً به عنوان یکی از اولین راهکارها مطرح است. برای نمونه در انتقاد از طرح انتقال آب از خزر به سمنان که در دولت قبل مصوب شده و اینک مطالعاتِ آن در جریان است گفته میشوند که مصرف سرانۀ آب در استان سمنان از میانگین کشوری بالاتر است. در واقع مصرف آب در این استان با توجه به شرایط اقلیمی آن بسیار مُسرفانه است. در حالی که راهکارهای کمهزینهتری برای کاهش مصرف آب و استحصال آب وجود دارد، پیشگرفتن یکی از پُرهزینهترین اقدامات به لحاظ مالی و محیط زیستی یعنی نمکزدایی از آب دریا و انتقال آن به شهرهایی در دویست تا چهارصد کیلومتریِ مبدأ، ناموجه است.